سفری سرخ در نهج البلاغه
همه روزهای زندگانیش را درپی یافتن راز این کتاب بسر میبرد و راز آن مرو بزرگ را دراین کتاب جستجو میکرد...همه شهدا همراهشان قرآنی درحیب داشتند که تنهاییشان را باآن پرمیکردند اما او،برای قرآنش همنشینی اختیارکرده بود تاکه شاید هر کدام دیگری را معنا کنند...هرکتابی که اسم این بزرگ مرد تاریخ را در سینه داشت،در لیست خریدش قرارمیگرفت .. عطش او هیچگاه تمامی نداشت...
هر بار که خطبه ای را شروع میکرد،دوباره سوز دل این شجاع مرد و سنگینی جراحتی بر دلش سنگینی میکرد،امانش را می برید و دوباره از اول...
او همنشین این کتاب شده بود که پشتیبان ولایت فقیهش بود؛که برای اصل ولایت فقیه در قانون اساسی تلاشهای بسیاری کرد؛ همین مرد بود که دل او را به سمت امام خمینی متمایل کرده بود...
او به راستی می کوشید تا متمسک شود به عترت و کتاب رسول الله تا که برپیامبر رحمتش وارد گردد...
تمام زندکی در پی یافتن حقیقتی بود که گویی دلیل زیستنش شده بود؛وقتی که با زندگی این بزرگوار آشنا شوید،محال است که شب سر بر بالین بگذارید وخطی از نهج البلاغه را نخوانده باشید...
نهج البلاغه گنج ناشناخته عظیمی است که خیلیهامان از آن غافلیمکه خیلی هامان تا آن را نخوانیم نمی توانیم بفهمیم اطرافمان جه می گذرد،که تا گوش شنوای درد دل امیرالمومینین نباشیم،نمی توانیم اشکهای امام خامنه ای را درک کنیم؛که نمی توانیم بدانیم چه دردی دارد وقتی ندای این عمار رهبرمان با صدای امیرالمومنین درگوش تاریخ طنین انداز می شود...از اول نهج البلاغه که شروع به خواندن کنی،محال است اشکی از گوشه چشمانتان رها نشود وقتی ببنید مولایتان چه دل پردردی داشته اند ؛وقتی می فرمایند"لا رای لمن لا یطاع"ومحال است آه حسرت و ناله جانسوز سرندهید وقتی بخوانید آن شیرمردی که در کوچه های بنی هاشم دهان به نفرین نگشود با چه سینه پردردی می گوید"خدایابهتراز اینان را به من عطا کن و به جای من شری براینان بگمار"
اصلا میتوان درک کرد بادل مولا چه کرده اند که به خدایش می گوید"خدایا من از اینان ملول گشته ام"؟!...
نهج البلاغه را بایدنوشید،تا نهج البلاغه نخوانیم غربت مولایمان و امام زمانمان برایمان مجهول خواهد بود ؛
نمی توانیم درک کنیم که چه کردند با نائب امام زمان که جانشان را (که هزاران بارجانهایمان فدای خاک پایش باد)ناقابل دانستند و با ناله فرمودند"جان ناقصی دارم..."
کتاب سفر سرخ را بخوانید تا که شهید علم الهدی پیوندی دهد میان شما و نهج البلاغه را...چقدر خلیفه های خدا برروی زمین غریبند...
چقدر دلم پر می کشد برای هویزه..برای آن شهدای همیشه زنده ایکه عمار رهبرشان بودند...
امام زمانم
یعنی می شود من داغی نباشم برسینه تان؟که حداقل دراین هجمه شیاطین ازهرسو که شمارا احاطه کرده اند،بچه های شیعه ی کشور ایران اسلامی که سایه ثامن الحجج برسرشان و پیاده روی حرم جدتان آرزویشان است،مایه دلگرمی تان باشند؟..
خدایا غم جدایی سخت است ؛خیلییی...
عَزیزٌ عَلَیَّ أَنْ تُحیطَ بِکَ دُونَیِ الْبَلْوی، وَ لایَنالُکَ مِنّی ضَجیجٌ وَ لا شَکْوی...
اللهم عجل لولیک الفرج
+کتاب سفرسرخ/زندگی نامه شهید علم الهدی
- ۹۴/۱۰/۰۹
دسترسی به اینترنت نداشتم که زودتر بیام عید رو تبریک بگم دیگه ببخشید
منم وقتی کتاب پایی که جاموند رو خوندم دیدم اسرا چطور از زبان نهج البلاغه جواب بعثی هارو میدادن و چطور اون ها میخکوب میشدن خیلی خجالت کشیدم یادم میاد فردای اون روز زود رفتم کتاب نهج البلاغه جیبی گرفتم که همیشه همراهم باشه و بتون تو وقت هایی که دارم بخونم
دنیا دنیا سپاس بابت معرفی کتاب
سلام عزیز جانم خیلی ممنونم:))